دختر من از سال قبل که به دسته های شبانه عزاداری رفته و طبل زدن ها را دیده ، مثل مادرش شنیدن صدای طبل و دیدن دسته را دوست دارد امسال مقدم شدم و گفتم این پرچمها را برای امام حسین به در و دیوار آویخته اند و دیانا مدام می پرسد : مامان کی امام حسینه ؟ منظور دخترمان دسته عزاداری است و من بارها گفتم پنجشنبه مراسم امام حسین است و دیانا چشم انتظار است. امشب به هیـ ئ ت رفتیم و در راه بازگشت یکی از غذاهایمان را به پسری 12-13 دادیم که پایش به جوی آب گیر کرد و افتاد و غذایش روی زمین ریخت و با دیانا و پدر در مورد این بخشش و شاد کردن دل آن پسر صحبت کردیم و هر یک نظرمان را در این مورد بیان کردیم در ماشین دیانا بین قسمت جلو و عقب نشسته بود و و...