دیانا خانمدیانا خانم، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

فرشته گونه ای همزاد ماه

حاجی فیروز دیانایی

با پوست تخم مرغ های خورده شده در دو روز حاجی درست کردیم و از رنگ آمیزی تخم مرغها دخترمان بسی مشعوف گشت و این اولین را نیز تجربه نمود و به میل خود یکی را آبی کرد   رنگ آمیزی در 27 اسفند   در 1 فروردین 93 حاجی فیروز ها و گل را با کاغذ رنگی درست کردیم یه همچین افراد فعال در روز اول عیدی هستیم ما ...
11 ارديبهشت 1393

بوی بهار رو احساس کن مادر

امروز از فرصت استفاده کردم و دختر مشتاق و پر انرژیم را پارک بردم هوا  آسمان  درختان  شکوفه ها همه و هم حاکی از رسیدنی نو بود رسیدنی که همیشه دوست میداشتم رسیدنی که شد بهترین لوح برای بهترین خاطره ما رسیدنی که نخواهی هم تو را تکان می دهد و از لاک روزمره گی ات بیرون می کشد بهار دوستت داشتم و بیشتر دوست خواهم داشت چرا که در تو دخترم تولد یافت دختر بهاریم دوستت داریم  خدای قشنگو نازم ممنونتیم . بوس بوس اسم دوستش پریسا بود           ...
26 اسفند 1392

عروسک شنی

امروز جلسه ششم کلاس و آخرین جلسه قبل عید بود و قرار بود قیف همراهمان باشد که با یاد آوری دخترمان به مدت شش روز مگه فراموش میشود؟ ابتدا ظرفی از شن و صدف به بچه ها داده شد تا لمس کنند و با یک لیوان و کاسه شنها را از ظرفی به دیگری انتقال دهند a glass of sand & bowl full of sand و بچه ها با لیوان شن را در قیف ریخته و دیدند صدفهای درشت از سوراخ قیف رو نمی شود سپس به هر کدام یک بادکنک داده شد تا با ماژیک صورت بکشند ولی جنس ماژیک ها مناسب نبود و پاک می شد بعد با کمک قیف بادکنک ها پر شد و با کاموا بسته شد و خاله ها گفتن : بچه ها هر وقت ناراحت بودین یا عصبانی یا.... عروسکتومو فشار بدین و همیشه همراهتون باشه و بچه ها با عروسک ها بازی...
26 اسفند 1392

ُسبزه سبدی (2)

تخم شاهی را 4-5 ساعت قبل خیس کرده تا باد کند و لزج شود . سپس دو سبد انتخاب کرده و روی آنها را با پنبه می پوشانیم ( من از پشم شیشه استفاده کردم ) سپس با دستان دخترکی مه سیما روی پنبه ها را پوشانده و آب اسپری می کنیم و 24 - 48 ساعت درون پلاستیکی با دو سوراخ 3*3 قرار داده تا جوانه بزند و روزی دو بار آب می پاشیم   ...
22 فروردين 1393

کیه کیه در می زنه؟منم،عمو نوروز

فکر کنم عید رو به خاطر همین روزهای خط خطی و شلوغ اسفند دوست دارم که همش بدو بدو هست و تلاش و تمیزی و بساط..... نه اصلا ؛ فکر می کنم اسفند رو هم به خاطر همین بساط ها دوست دارم . آره عاشق این بساط های شلوغ پلوغ و جذابم و همه بدو بدو ها و .....بهانه اند تا زودتر کارهای نیمه کاره تمام بشن و راه بیفتی تو خیابونا واسه خرید این جینگیلی مستونا و حتی برای دیدنشون که برای من حکم نفس داره و امسال به طور جدی خانم خانم ها رو هم پا به پای خودم بردم سفره هفت سین امسال ما بیشتر از اونکه سفره باشه ، موزه کوچکی بود از هنرهای تجسمی و سفال و نقاشی تمام ظرفهای اون رو دیانا جان و مامان با خاک رس درست کردن و گل رس رو دیانا عشقم با دست کوچک خود ورز دادن و آب ...
25 اسفند 1392

سبزه سبدی

امسال عدس خیساندیم بهترین سبزه عمرمان را دیدیم و لمس کردیم و عشقیدیم چون دیانا خانم ما و طراوت وروشنی دنیایمان با مشتهای کوچک اما پرتوان عدس ها را پیمانه کرد و در دو ظرف ریخت و با دستان روح بخش مسیحایی از یخچال جرعه جرعه آب آورد و ظرفها را پر نمود و نزدیک شوفاژ گذاشت  دخترمان دقایقی بعد از آب سر کردن عدسها دنبال جوانه آنها بود و حال توضیح بده که چند روز زمان بردن یعنی چه و عید چه ؟   از دقیقه اول عملیات به عمل آوردن و تهیه مقدمات سبزه تا اخر یعنی ده سانتیمتری شدن ساقه ها ، هر 5 ثانیه یک بار دیانا خانم میپرسیدن : الان عید شده ؟ سبزه ها جوونه زدن ؟ و توضیحات من و دعوت به مشاهده از ایشان بود که از سر گرفته میشد و این ت...
25 اسفند 1392

گلهای باغچه دیانایی

امروز رفتیم خیابان بهار تا برای دختر یکی یدونه کفش بخریم من زودتر رفتم حیاط تا دیانا و پدر حاضر شوند و از زاویه دوربین موبایل زیبایی ها را ثبت کردم زنده باد زندگی   زنده باد بهار  زنده باد گل  زنده باد خدای همه این زیباییها   ( شکر )               ...
23 اسفند 1392

مرغ

دیانا خانم به گوشت علاقه زیادی دارن اما با این حال اون رو هم کم میل می کنن و کلا با غذا خوردن رودروایسی دارن همیشه از وقتی دیانا گوشت خوار شدن موقع غذا گفتم : گوشت . و از دسته بندی و نام گذاری مثل اینکه این گوشت مرغ یا ببعی هست یا مرغ اجتناب کردم و دوست نداشتم دیانا متوجه بشه ما از گوشت حیوان ها تناول می کنیم و احساس می کردم بچه ام با این روحیه لطیف و حساس ناراحت می شه . و در کل از بیان مفاهیم مرگ و نابودی و ذبح و کشتن به هر طریق در کودکی اش خودداری می کنم.ما در منزل آکواریوم داریم و دیانا ماهی ها را دوست داره و نباید بفهمه گوشت ماهی می خوره و هر وقت ماهی ها می میرن من می گویم که بیهوش شده اند و خواب طولانی دارن و هر وقت خوابشون تمام ش...
22 اسفند 1392

آدمک جورابی با موهایی که هیچ وقت سبز نشد

امسال منو دیانا جانم کاشت انواع سبزه را تمرین کردیم در یک روز بارانی و مطبوع اسفند ماه که از عکاسی برمی گشتیم و دخترمان در ماشین خوابیده بود رفتم نجاری و در زدم و در باز و تقاضای خاک اره نمودم و 2000 تومان پرداختم ( بابت زحمت آقای نجار در بازگشایی در مغازه که قفل بود ) و به کمک تخم شاهی خریداری شده از عطاری میدان سلماس و یک پارتنر به تمام معنا و خانم و مدیر و مدبر و آچار فرانسه داریم :   همه عروسکها را با دستان پر مهر مستقل خود پر کرد   یکی برای دیانا و یکی ترانه و یکی دایی منس   به دلیل علاقه فراوان و فشردن و حمام بردن و پرت کردن این موجودات جورابی و علاقه به اکتشاف و در نهایت پاره...
20 فروردين 1393