دیانا خانمدیانا خانم، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

فرشته گونه ای همزاد ماه

کاربرد اعداد

  به نام خداوندی که راه های گشایش را برایمان باز گذاشته خدایا به من سعه صدر عطا فرما امین در راستای مستند سازی ، از ابتدای ورودم به دوره در فاز اول یافتم که لازم است تمام اندیشه ها و برنامه هایی که برای رشد دخترم دارم ، به صورت مکتوب در آوردم و زوایا و مسیرهای پیش رو یا راه های نرفته را با این کار ببینم و به اصطلاح خودم دید از بالا و تمام و کمال به قضیه داشته باشم کار پیش رو مستندی است که برای کلاس فاز دوم انتخاب کرده ام و به امید خدا مایلم تمام آنچه را که مکتوب کرده ام در موضوعات گوناگون را در اولین فرصت  ارایه دهم باشد که قدم هر چند کوچک اما مصمم من برای دخترم دریچه ای باشد هر چند روزنه وار برای دوستانم که همرا...
10 اسفند 1393

مهمان های تازه

امروز که دخترکم مهد بود تلویزیون را روشن کردم و طبق عادت برنامه کودک دیدم. بجای عروسک پارچه ای با وسایل اشپزخانه و انگشت ، نمایش اجرا شد و من بسی لذت بردم در این نوآوری با ورود جانانمان به خانه و شروع بازی گفتم : دیانا یه نقشه تازه . به برنامه ریزی جدید کردم دوست داری بدونی؟ و وسایل را آوردم . دیانا چشمها را برید و چسباند دنبال زلف افشان مهمانهایم بودم و از دختر دانایم مشورت خواستم و مثل همیشه به کمک من آمد و هر زمان که در ذهنم ایده ای هست و یا خالیست ، حقیقتا راه کارهای دیانا بسیار برایم جالب است و عملی و من بنا به اقتضای شرایط ، دخترمان را زیاد مواجه کردم با این حالات تصمیم گیری و نتیجه هر کدام برای خودم آموزنده بوده و آگاهی...
27 بهمن 1393

چسب بازی و آقای شیر

دختری که من دارم بدون آنکه به او علایقم را گفته باشم ، از آنچه مادرش در کودکی لذت می برد او نیز شاد می گردد کتاب ،  کاردستی ،  قیچی ،  آب ، خاک ، گل  ، خیال لباس عروس ، کفش پاشنه بلند و چسب دیانا جانمان علاقه زیادی به کندن چسب از روی دستهایش دارد . خود من هم وقتی چسب روی دستانم خشک می شود از دیانا می خواهم از دستم جدا کند . چون اینکار دقت زیاد و تطابق آنچه دیده با حرکت دست را می طلبد پس تمرین خوبیست   و تار عنکبوت توسط دخترمان درست شد به در خواست دیانا خانم دو بار این کار را انجام دادیم   از مدتها قبل تصمیم داشتم برای دخترم عروسک انگشتی درست کنم و با آن به تمرین...
26 مهر 1393

play doh

امروز اولین روز کلاس دخترم بود و با اینکه می بایست شب زود بخوابه ولی هوس درست کردن خمیر بازی خونگی کرد من هم بدم نمی اومد که مجدد این کار رو بعد دوماه انجام بدیم.دیانا خانم سه روز بود که می گفتن : مامان بیا بازی once a caught انجام بدیم و ماهی گیری کنیم پس ده و نیم شب با وجود نگرانی از بیدار نشدن در صبح فردا شروع کردیم همانطور که از عکس پیداست : رنگ غذا آب روغن نمک  آرد سفید کرم تارتار مواد را با یکدیگر مخلوط می کنیم و وقتی مایع همگنی بدون گلوله آرد داشتیم آنرا روی حرارت کم گذاشته و تا وقتی که مواد خود را بگیرد هم میزنیم و با رنگهای دلخواه مخلوط می کنیم ...
6 مهر 1393

داستان پردازی

هم به داستان شنیدن علاقمند هست و هم به گفتن دختر عزیز سه ساله و سه ماهه مان وقتی پای خواندن و تعریف کردن به میان آید سرتاپا گوش شده . می شنود و تحلیل می کند و گاه نتیجه میگیرد و داستان ها و جملات و کلماتش شده اند قانون زندگی ما در خانه وبیرون . و بسیار ارجاع می دهد ما را در اتفاقات به شخصیتها و قهرمانان داستانهایش مامان من می تونم اسکیت کنم ، می تونم خودم برم گردش تنهایی   مگه رالف نگفت الان نمی تونم دوچرخه سوار شم ولی شاید یه روز تونستم چون اون پسره با نردبون رفت ماه منم می خوام برم من هم می خوام یه تمساح مثل نایجل داشته باشم و..... با تکه پارچه ها ، بریده کاغذها ، ماژیک ها ، عروسکها ، حبوبات و همه و هم...
20 شهريور 1393

خانه ای با چند اتاق برای بازی

دخترکمان همچنان در بازیهایش علاقه به تفکیک و چیدمان و همچنین تفسیم بندی است دیانا خانم در هر بازی از الگوی به صف کردن اجسام و یا قطاری چیدنشان پیروی می کندو کاملا در بازیها فضا سازی کرده و به سمت ساخت و جداسازی فضا بر حسب موضوع می پردازد مامان  جانم اینجا اتاق خوابه بچشونه ، اینجا اتاق مامان بابا ، اینجا هم سالن هست و گفتیم :bed room    living room   kitchen    dining room   bath  از حدود دو سال قبل که این تکه پارچه ها رو به قصد عرسک سازی و برش برای دردانه مان گرفتم ، دیانا جان بازیهای زیادی با اینها انجام داده است  گاهی پارچه ها زمین پهن شده و در کنار هم شکل می شود ...
20 شهريور 1393

تجربه جدید بازی در حیاط

دیانا خانمم همیشه در حیاط سه چرخه بازی می کرد یا به قول خودش گل بازی امروز ، روز تعویض پنجره ها ی منزل بود و به دلیل صدای زیاد بریدن فلز دخترمان خواست به حیاط برود اون هم با قطار توماس! از نمایشگاه mbc امسال فقط همین فرقون و آب پاش و مخلفات را خریدیم و چون دنبال فرصت بودیم اینها را نیز با خود بردیم هر دوتاییمون از افتتاح آب پاش شاد شدیم و آب را در باغچه ریختی و آب چه شد؟ جذب خاک و رفت پایین و پایین دیانا خاک خشک را راحتتر می کنی یا خاک نرم را؟   دیانا اینا چیه؟ مامان ریشه برای چیه؟به کجای درخت و گل وصله؟چه اندازه ایه؟ و فهمیدیم آبی که زیر خاک رفت و غذایی ک...
20 شهريور 1393

قلموی گلی

امروز نهار دعوت بودیم .مهمانی به مناسب دختر عمو شدن دیانا خانم از سالن دیانا چند  گل به همراه آورد ، در تالار هم غنچه گلهای ارکیده را باز می کرد و می گفت بلال درست کردم و به بچه های سالن و ترانه جان می داد بریم داشته باشیم نقاشی امروز رو.... دو رنگ غذای آبی و سبز در اختیارش گذاشتم و و چون رنگها بسیار رقیق بود و نمی شد کار چاپ را به خوبی انجام داد سراغ دستمال کاغذی رفت: رنگ را روی ورق ریخت و با نی فوت کرد و نقاشی با باد داشتند   ...
19 شهريور 1393