دیانا خانمدیانا خانم، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

فرشته گونه ای همزاد ماه

کتابخانه عمو پورنگ 3

امروز ساعت 1 رفتیم جلو استودیو تا اسم دخترمان را برای برنامه عصر بنویسند پیاده رفتیم و این اولین پیاده روی مادر دختری بود و با استقبال و به به و چه چه دخترمان همراه شد صبر کردیم تا شیر مهربان آمد و با پیامکی نام مه سیمایم وارد گشت در راه بازگشت دیانا تا 20 دقبقه محو رنگ آمیزی درهای چوبی در ساختمان نیمه کاره ای بود و به علت بوی زباد رنگ و اصرار بنده رجعت به منزل نمودیم         عکس برای روز بعد است یعنی جمعه که در حال رفتن به پارک پ بودیم و پورنگ جان رو جلو در استودیو دیدیم و عکس گرفتیم   عکس خانواده بیرجندی که دوربین نداشتند و به پیش نهاد من عکس گرفتن و روز شنبه قرار گذاشتیم...
4 ارديبهشت 1393

هدیه عمو پورنگ و اسب آبی

دیانا از ضیافت دیروز که به استودیو کتابخانه عمو پورنگ رفته بودن سه سی دی از عمو عزیزشان هدیه گرفتن که داخل یکی عروسک انگشتی بوده و ما امروز صبح درست کردیم و بازی و امروز مهمان جدیدی به اتاق دیانا اضافه شد خوش اومدین   و یک عکس یادگاری با دوستان قدیمی مقیم در این عشق آباد   ...
21 بهمن 1392

دوباره کتابخانه عمو پورنگ

امروز دوست عزیزی تماس گرفت برای حضور دیانا جونم در برنامه منم گفتم دیانا اگه دوست نداری نرو آخه هنوز نهار هم نخوردیم و ساعت 3 بود دیانا : مامان میدونی چرا نمی خوام برم چون بچه ها داد میزنن و وقتی حرف میزنند آقای رییس میگه ساکت من : به هر حال نهارتو بخور و تصمیم بگیر و اگه دوست نداری نرو دیانا : مامان تصمیم گرفتم من میرم و عکس ها..................  دیانا جان در عکس با عموپورنگ در حال خوردن آخرین تکه ساندویچ مثلثی ( اصطلاح دیانایی ) است       ...
8 بهمن 1392
1